aliakbar230 - جیک

1373964465376663_orig.jpg
علی اکبر

من یک گروه موسیقی دارم و امیدوارم با این گرو.. [درباره]
توسط 7 کاربر لایک شده‌

مشخصات

موارد دیگر
حالت امروز من: ناراحت
aliakbar230 آفلاین می باشد!
علی اکبر
47 پست
222 دیدگاه
514.5 امتیاز
1375-02-09
مرد - مجرد
اسلام
خراسان رضوی
فقط موسیقی
bename-eshgh.mihanblog.c..

آهنگ پیشواز

افتخارات کسب شده

آخرین بازدید کنندگان

دنبال‌کنندگان

(48 کاربر)
در صورتی که تمایل دارید علی اکبر را دنبال کنید باید ابتدا وارد سایت شوید!
علی اکبر فرياد مي زند:
_
علی اکبر
علی اکبر
ماکه رفتیم بای همگی...اینم یه عکس برای دست خالی نرفتن...

فاطمه
فاطمه
عاقا از وقتی شنیدم کارخانه کرم حلزون رو بستن !!!!
پوست صورتم به درک !!!
هزینه ای که کردم به قبرستون ! !!
همه آرزوهام به اسفل السافلین !!!
.
.
.
.
اون همه حلزونی که تو تشت پرورش دادم اونا رو چه کنم !!!:-D

بازنشر توسط :
علی اکبر
علی اکبر
اقا یه چیزی بزارید دیگه...من محدودیت دارم حوصلم پکید...زود تند سریع مطلب بزارید...

فاطمه
فاطمه
داداش جاوید چرا هنوز واسه پست گذاشتن محدودیت داریم
اینجوری کة جرات نمیکنیم به دوستامون کة پست زیاد میذارن بگیم بیان اینجا @javid

بازنشر توسط :
علی اکبر
علی اکبر
بچه ها 50 تا پست من تموم شد...حالا چیکار کنم؟؟؟

علی اکبر
علی اکبر
اهنگ بغض از plus band ...گروه خودمه اولین اهنگمونه کمی وکاستی داره ولی اونم رفع میشه در کارهای بعدی
[لینک]

فاطمه
فاطمه
فقط کسی طعم دلتنگی را میفهمد که غم دلبستگی را چشیده باشد

بازنشر توسط :
علی اکبر
علی اکبر
نمیدونم چرا؟
بعضیا به آدم میگن عزیزم انگار فحش دادن،بعضیا میگن دیوونه(!)انگار دنیا رو به ادم دادن...
از یکی توقع داری بگه دوست دارم عمرا بگه ولی از یه خر آشغال بی ارزشی همیشه میشنوی!
حتما یه حکمتیه که همیشگیه....

فاطمه
فاطمه
خوشحالم که کاربر فعالی مث تو عضو اینجا شده
واقعأ خوش آمدی داداش @aliakbar230

بازنشر توسط :
علی اکبر
علی اکبر
سـפֿـت استــ ؛ פֿـیـلی سـפֿـت وَقتـﮯ بـِבانـﮯ او ڪُـפׅـای زندگـﮯ توست ، امــــا نـَבانـﮯ تو ڪـפׅـای زندگـﮯ او هستـﮯ

علی اکبر
علی اکبر
بر سر راهش نشستم تا بیاید
ساعات،روزها،ماه ها
به انتظارش بودم...
بلاخره آمد...
تا اورا دیدم به استقبالش رفتم...
به من گفت:گویی دیریست که به انتظار کسی هستی غریبه؟؟
گفتم اری...
گفت خوشبحالش که کسی منتظرش هست ...
و من با لبخندی تلخ گفتم اری...
و هیچ وقت نفهمید که ان غریبه من بودم ... مدت زیادی به انتظارش اینجا نشستم ...
تا بیاید... اری امد ...گِله ای ندارم... اما دلم شکست...مرا نشناخت ...
گذر زمان پیرم کرده بود... تاب دوریش را نداشتم ...حال که امد ... ولی ندانست من همانی بودم که گفتم تا زمانی که برگردی به انتظارت خواهم نشست...
بر سر راهت نشستم تا برگردی ..
نوشته ی خودمه .......... نظر یادتون نره
ادامه ...

علی اکبر
علی اکبر
پسری بود که دختری رو خیلی دوست داشت .این دختر تو سی دی فروشی کار میکرد .پسرهرروز برای خرید سی دی به اونجا میرفت تا با این دختر حرف بزنه ...بعد از مدتی پسر تصادف کرد و مرد...دختر به خانه ی پسر رفت و سراغشو گرفت ...مادر پسره دخترو به اتاق پسره برد .دختر دید همه ی سی دی ها بسته هستند و باز نشدن .دختر گریه کردو گریه کرد تا از غصه مرد.میدونید چرا؟؟؟
چون تمام نامه های عاشقانشو تو پاکتهای سی دی میزاشته تا پسره ببینه...به این میگن عشــــــق
ادامه ...

صفحات: « 1 2 3 4 5

صفحه اصلی  /  درباره ما  /  راهنما  /  قوانین  /  تماس با ما  /  تبلیغات  /  وبلاگ
© 1391-1401 - تمام حقوق مادی و معنوی شبکه اجتماعی جیک برای مدیریت محفوظ است.