برای دنبال کردن محمدعلی باید ابتدا وارد سایت شوید!

پدر

طبق معمول مامانم بابامو صدا زد که بیاد دره شیشه سس رو باز کنه

پدرم بعد از کلی کلنجار رفتن نتونست دره شیشه سس رو باز کنه

مادرم منو صدا زد و منم خیلی راحت درش رو باز کردم و به بابام گفتم : اینم کاری داشت

پدرم لبخندی زد و گفت :

یادته وقتی بچه بودی و مامانت منو صدا میزد تو زود تر از من میومدی و کلی زور میزدی تا دره

شیشه سس رو باز کنی ؟؟؟!!!!!

... ... ... ... یادته نمی تونستی ...

یادته من شیشه سس رو میگرفتم و کمی درش رو شل میکردم

تا بازش کنی و غرورت نشکنه ...

اشک تو چشمام جم شد ...

نتونستم حرفی بزنم

و فقط پدرم رو بغل کردم

1392/07/11 - 09:27
دیدگاه
محمدعلی

بوسيدن كم است!!!

بايد فداشون شد!!!!

1392/07/11 - 13:45
یلدا

من عاشق بابامم
بوکہ دوست دیرم

1392/07/11 - 17:47
محمدعلی

{-35-}

1392/07/11 - 18:43
محمدعلی

{-35-}

1392/07/15 - 22:17

صفحه اصلی  /  درباره ما  /  راهنما  /  قوانین  /  تماس با ما  /  تبلیغات  /  وبلاگ
© 1391-1401 - تمام حقوق مادی و معنوی شبکه اجتماعی جیک برای مدیریت محفوظ است.